اصولا دادخواهی و طرح ادعا در دادگاه توسط زیان دیده، حق هر شخصی می باشد و این حقی است که به موجب قانون اساسی به اشخاص اعطاء شده است. لیکن در جرایمی که شروع به تعقیب و دادرسی منوط به شکایت شاکی خصوصی می باشد و به اصطلاح جرایم قابل گذشت، شاکی می بایست برای طرح ادعا دارای اهلیت قانونی باشد یعنی بالغ و عاقل و رشید. حال چنانچه واجد این صفات یعنی بلوغ و عقل و رشد نباشد محجور محسوب شده و از نظر حقوقی شکایت او پذیرفته نیست. اما سوال اینجاست که اگر این اشخاص چنانچه بزه دیده و مورد تعدی واقع شوند چگونه می بایست طرح ادعا نمایند؟ محجور دقیقا در قانون به چه اشخاصی گفته می شود؟ چه کسانی می توانند از طرف محجورین طرح شکایت نمایند و باید دارای چه شرایطی باشند؟ در این مقاله از دادواره به بررسی پاسخ این سوالات خواهیم پرداخت.
دسترسی آسان به سرفصل ها
محجور کیست؟
در قانون محجور به کسانی گفته می شود که دارای بلوغ ، عقل و اختیار نمی باشند . مطابق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی ، اشخاص محجور شامل :
- اشخاص صغیر ، صغیر مطابق قانون به کسی گفته می شود که به سن بلوغ نرسیده باشد . در خصوص سن بلوغ اختلاف نظر وجود دارد . منابع فقهی ، سن بلوغ را برای پسران ۱۵ سال و برای دختران ۹ سال تمام قمری در نظر گرفته اند. البته در خصوص طرح شکایت و اقدام حقوقی ، محاکم قضایی داشتن ۱۸ سال سن را که سن قانونی اشخاص در کشور محسوب می شود ، لازم دانسته اند .
- اشخاص غیر رشید یا سفیه : بنابر ماده ١٢٠٨ قانون مدنی : ( غیر رشید شخصی می باشد که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد .) از این تعریف اینگونه برداشت می شود که غیر رشید ، دارای عقل و شعور کافی برای اداره امور مالی و تشخیص مصلحت و حفظ منافع اقتصادی خود نمی باشد .
- مجانین : در اصطلاح حقوقی به کسی می گویند که فاقد قوه درک و عقل و دچار اختلال کامل نیروی عقلانی باشد و اصطلاحا مختل المشاعر باشد. بنابر ماده ١٢١١ قانون مدنی ( جنون به هر درجه ای که باشد موجب حجر است ) .
پیشنهاد میکنیم مطالعه کنید : مراحل و نحوه ﺛﺒﺖ دادﺧﻮاﺳﺖ از ﻃﺮﯾﻖ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﻗﻀﺎﯾﯽ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮏ
محجورین چگونه می توانند برای شکایت اقدام کنند؟
همانطور که اشاره شد، محجورین نمی توانند در محاکم قضایی طرح دعوا نمایند. شکایت و طرح دعوا توسط این اشخاص می بایست توسط ولی یا قیم آن ها یعنی ( پدر، جد پدری و وصی ) به عمل آید.
در وهله اول پدر و جد پدری از طرف شخص محجور میبایست طرح دعوا نمایند، لیکن در صورت فوت، غیبت یا نداشتن صلاحیت، برای شخص محجور از جانب دادگاه سرپرست تعیین می شود و اصطلاحا نصب قیم صورت می گیرد که این شخص، می بایست طرح دعوا از طرف محجور نماید.ممکن است برای شخص محجور دو حالت رخ دهد:
الف) نداشتن ولی یا قیم
چنانچه شخص محجور بزه دیده، ولی یا قیم نداشته باشد یا اینکه به هر دلیلی به ولی یا قیم خود دسترسی نداشته باشد و یا حتی محجور بخواهد از خود ولی یا قیم، شکایت نماید و خود او مرتکب جرم علیه محجور شده باشد، در این حالت اگر زمان کافی وجود داشته باشد برای اینکه دادستان برای محجور قیم تعیین نماید به این نحو عمل می شود ولی چنانچه فرصت محدود باشد، به نحوی که تا زمان نصب قیم، ضرری متوجه محجور شود، دادستان میبایست شخصی را به عنوان قیم موقت تعیین نمایدیا خود رأساً اقدام به تعقیب کند و تمام اقدامات لازم را در زمینه تعقیب جرم و جلوگیری از فرار متهم انجام دهد.
ب) اقدامات نکردن ولی یا قیم به مصلحت محجور
حال در صورتی که شخص محجور ولی یا قیم داشته باشد و به وی نیز امکان دسترسی فراهم باشد اما او برخلاف وظایف قانونی خود وبه ضرر محجور بزه دیده عمل نماید و اقدامات لازم را برای طرح شکایت انجام ندهد مطابق ماده ۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری، «هرگاه سرپرست قانونی محجور با وجود مصلحت مولّی علیه(شخص محجور) اقدام به شکایت ننماید، دادستان خود رأسا موضوع را تعقیب می کند تا در نتیجه عدم شکایت کیفری، ضرر و زیان بیشتری به بزه دیده ی محجور وارد نشود.»
پیشنهاد میکنیم مطالعه کنید : دعوای متقابل چیست؟
جمع بندی :
در این مقاله سعی کردیم به طور کامل درمورد محجورین صحبت کنیم ، در این مورد اگر سوال و یا موردی دارید میتوانید با استفاده از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی و مشاوره حقوقی آنلاین با کارشناسان دادواره در ارتباط باشید .